منابعی که درحال حاضر درزمینه ساختار اجتماعی وسیاسی ایل بختیاری مورد استفاده پژوهندگان قراردارند هیچکدام ازآنها تاکنون پاسخ مثبت و بی عیب ونقصی به نیاز پژوهشگران نداده اند وضمنا" دربین هیچکدام ازاین منابع نیزتوافق منطقی وهمگونی درمورداین ساختار وجودندارد.دلیل آن نیز روشن است، منطقه وسیع است وتحقیق درباره درستی بی کم وکاست ساخت ایل نیاز به سالها وقت واعتباردارد.مستندترین منبعی که دراین باره برای نخستین بار بدست پژوهشگران رسید،"تاریخ بختیاری" نوشته سرداراسعدبختیاری بود.
مرحوم سردرااسعد درپیرامون خودخبرگان وپیران جهان دیده ای داشت که می توانست اطلاعات لازم رازمحفوظات وخاطرات آن ها کسب کندواحیانا" هیئت هایی رانیز باصرف هزینه ههای زیادی مامور انجام آن درتمام طوایف ایل بختیاری نماید. بااین وجود این بازهم می بینیم که درجدولی که تنظیم کرده اشتباهات زیادی روی داده وحتی موفق به ذکرشعبات کوچکترایل ازجمله تش وکربو نشده است .سایر محققان ازاین منبع استفاده کرده اند،ازجمله محمدعلی امام شوشتری دزرتاریخ خوزستان راهی رارفته که مرحوم سرداراسعد پیش ازاو پیموده است. تخطئه نکنیم کاراین بزرگان راکه حدخویش وزمانی که درآن جاری بوده اند کارهای بسیار شگفتی انجام داده اند.بعدها نیزچند کتاب دراین زمینه منتشر شد که حتی ازکارآن بزرگان هم نارساترمی نمود.نگارنده که بیشترواژه ها ومثل های کار می کردم درصدد برآمدم که جدولی نسبتا" رساتروگویاترتهیه نمایم.لذابامدد دوست وهمکارم هادی پرورنده که مدیر کل فرهنگ وهنرخوزستان بودوهمه گونه یاری ومساعدت رادراین زیمنه بعمل می اورد،به بختیاری رفتم واین کارمهم را طایفه یه طایفه انجام دادم واگرنارسایی هایی نیزبچشم می خورد شاید به این دلیل باشد که همه اطلاعات کسب شده ازقول سالخوردگان منطقه بوده است که طبعا" نمی تواند حرف آخرین راستین باشد.
درمورد شیوه ارائه ساختار اجتماعی وسیاسی ایل، طبقه بندی های مختلفی توسط محققین بوجودآمده است .دراین کتاب نیزبااستفاده ازتجربیات کلیه پژوهشگران ونیزباتکیه به اطلاعاتی که ازمحل داردم ساختارموجودراکه با ساختارواقعی ایل مطابقت دارد،ارائه می نمایم.البته مفاهیمی چون ایل،طایفه،تیره،تش،اولاد،کربو،فامیل وغیره هرکدام درهرجائی بازمعنای خودرا دارد.کما اینکه بعضی ها ایل بختیاری را "ایل" می دانند ولی خود بختیاری هرگز نمی گویند که ماازیال بختیاری هستیم بلکه فقط می گویند ما "بختیاری" هستیم.این افراد چون به سطح طایفه می رسند کلمه ایل رابکارمی برند.مثلا" یکی ازاعضای طایفه بابادی وقتی ازگروه خود نام می برد، می گوید"ایل بابادی،ایل سختی است".به همین دلیل بود که درگام نخستین به این نتیجه رسیدم که اگر ایل بختیاری رادرده ایل بشمارآوریم پس ایل دیناران که ازچندین طایفه بزرگ تشکیل شده است رابه چه نامی درجدول بیاوریم .من شخصا میل داشتم که بجای ایل بختیاری بنویسم "ایل بزرگ"وبرای مثلا" هفت لنگ بنویسم ایل کوچک.دراین زمینه با آقای اصغر کریمی که خوددرزیمنه فرهنگ عشایری کارکرده وصاحب نظر می باشند مشورت کردم،ایشان گفتند که درزیمنه مطالعات علمی درمورد ساختار اجتماعی وسیاسی ایل،می توان ازمفهوم "کنفدراسیون ایلی"برای بیان سازمان چندایل مشترک نام برد،که شاید ساختار اجتماعی وسیاسی بختیاری نیز چنین باشد،ولی استفاده ازوازژه ای چون" ایل بزرگ"چندان درذهن نمی گنجدزیرا معیاری برای بزرگی وکوچکی ایل وجودندارد.اگرنخواعیم ازمفهوم کنفدراسیون ایلی استفاده کنیم،بهتراست که بختیاری راهمان ایل بنامیم وشعبات هفت لنگ وچهارلنگ آن راشاخه ای ازآن به حساب آوریم.زیرا که دراین تقسیم،نظام سیاسی برآن حاکم نمی باشدوهیچکدام ازاین شاخه های سرپرستی مشخصی درنظام سیاسی وسرپرستی ایل ندارند.من باب مثال،ایل ، ایلخان دارد،طایفه کلانتریا توشمال دارد تیره کدخدا دارد وغیره ولی راس چهارلنگ یا هفت لنگ سرپرست مشخصی وجودندارد.به هرحال نظر ایشان راپسندیدم وجدول رابه شرحی که می اید،تهیه نمودم.البته بازهم این نمودار سازمانی نمی تواند برای همیشه ثابت باشد زیرا که سازمان ایل درهربرهه ای ازمان دچارتغییرات خاص آن زمان می گردد.
نقش بختیاری ها درجنبش مشروطه
هنگامی که ازطرف محمد علی شاه اقبال الدوله کاشانی که یکی از هواداران پابرجای اوبوده به حکمرانی اصفهان اعزام شد،به دستور وروال گذشته دست ظلم وستم بازوبدرفتاری آغازنمود وبا آقا نجفی وبرادرش حاج آقا نورالله که ازروحانیون بزرگ بودند بدرفتاری راشعار خودساخت.لذا دشمنی میانه آنان رخ داد ورنجش مردم افزوده شد.حاج آقا نورالله یکدل ویکزبان ازهواداران مشروطه بشمار می رود.دراین موقع بختیاریان که دارای سران بسیار بودند وسری پرشورداشتند وباهمه همشمی ودشمنی که دریمان خودداشتند دسته ای ازآنها همراه نصیر خان سردارجنگ دراطراف تبریز به قشون عین الدوله پیوستند وبا آزادیخواهان جنگ نمودند ودسته ای دیگرهمراه با ایمرمفخم وسردارظفردرتهران اطرافمحمد علی شاه بودند ولی حاج نجفقلی خان صمصام السلطنه که سمت ایلخانی گری راداشت درچهارمحال مانده ازشاه دوری جست ولی برادرکوچکترش بنام حاج علی قلی خان که درمیان سران بختیاری به دانش دوستی برگزیده ومردی اروپادیده ودل اگاهی بود وهوای مشروطه راداشت ازوقایع مجلس واینکه بختیاری ها به هواداری شاه درتبریز جنگ می کنند دیگر شده کوشش ها نمود ونامه ها به برادرخویش ودیگران نوشت وآنان را به هواداری از مشروطه خواند ویک نفررانی زبه چهارمحال فرستاد تا صمصام السلطنه رادیدار ومیانه اورا با سردار بهادرپسرسردار اسعد که با هم نقاری داشتند الفتی پدیدآورد تادریاوری بامشروطه خواهان اصفهان وحاج آقا نورالله آماده کارزارباشند.
دنباله این داوری راازکتاب شناخت سرزمین بختیاری نوشته نیکزاد امیر حسینی بازگو می کنم : طولی نکشید محمد علی نیرزا که به اروپا رفته بود بدون مال اندیشی وباخیالات خام وبه تصویر باطل واعتماد به نوشته چند نفر ازرجال وبزرگان تهران که به او قول داده بودند که اگر مراجعت نماید دومرتبه به سلطنت برگزیده می شود،با وعده و وعید دلت ترازی به اتفاق شعاع السلطنه پسر مظفرالدین شاه سردارارشد داماد ناصرالیدن شاه وعده ای دیگر با یک کشتی روشی به سواحل مازندران می رشد وطبق نقشه ای که ازرطف طرفداران ومستبدین تنظیم شده بود سالارالدوله درطرف مغرب شروع به طغیان کرده با مشروطه خواهان به زدوخورد مشغول می شود،درتهران نیزاخترالدوله زن سردار ارشد مشغول فعالیت بود وبرخلاف مشروطه ودموکراسی اقداماتی می نمود ازجمله بزررگان ورفداران مستبدین درروی قرآنی تعهد نامه گرفتند که مجددا" محمد علی میرزا را به تاج وتخت برسانند.
درهمان موقع چون اوضاع عمومی تهران صورت خوشی نداشت ومستبدین هم فعالیت های زیادی کرده بودند تأکید می شود که سردار اسعد ازاروپا مراجهت کند.اونیر به طرف ایران رهسپار شده وبا جمع اوری سواران بختیاری وکمک امیر مفخم ومرتضی قلی خان صمصام وحاکم لرستان به جلوگیری سالارالدوبه که با قوای زیادی(درحدود22هزار سوار)درملایر به سواران امیر مفخم حمله کرده بود،می رود وآنها راشکست می دهد .حکومت مرکزی که درمرکزاصفهان بوددستورحرکت می دهد واردوی بختیاری خودرابه قم رسانده وبه سواران سردار ظفر ملحق می شوند.سردار جنگ نیزازطرف دیگربرای جلوگیری ازتعرض سردار ارشد که ازرطف مازندران با سواران ترکمن به طرف تهران درحرکت بودند مامورمی شود،جنگ های سختی بین آنها در12فرسخی تهران رخ داد واردوی دولتی شکست خورد ومانعی برای ورود سردارارشد به ترهان وجودنداشت واگرپیشروی خودراادامه داده بود،سرنوشت مملکت واوضاع مشروطیت تغییر کلی حاصل می کرد.امابزودی اردوی سوم بختیاری به فرماندهی یوسف خان امیرمجاهد که با شتاب زیادی خودرابه ورامین رسانیدند ومصادف با سواران ترکمن سردار ارشد شدند هم محصور گردیدند.درهمین موقع که هرآن بیم ناامیدی دامنگیر مشروطه خواهان شده بود،سردار ارشد دراثر کسالتی که به او رخ داده بود ازحمله به تهران خودداری نمود وهمین چند ساعت تا خیرا اوموجب شد که جعفر قلی خان اسعد وسردار محتشم وپیرم خان ازتهران با سپاهی که شاید درحدود پانصدنفر بیشترنبود به سپاهیان سردارارشد درورامین حمله ناگهانی کرده وجنگ خونینی آغاز کردند که درآن سردار ارشد مجروح گردید.
ازطرف دیگر سارالدوله که دارای سی هزار نفرسواربود مدتی درعراق معطل شد.سواران بختیاری به ریاست خسروخان سردارظفر وسردارمحتشم،سردار جنگ،موسی خان بهارلو،سلطان علی خان شهاب السلطنه وفتح علی خان ومهدی قلی خان سالارمسعود وناصر قلی خان منظم الملک هم به شببب بی پولی ونرسیدن جیره دراصفهان بودند که به دستور تلگرافی به طرف ساوه حرکت نمودند.درباره پیدایش هفت لنگ
کتاب وندیدات ازپند وهند نام برده است وهندوسند نیزبه معنی رود است.هندنیز دراثر کثرت استعمال تبدیل به هفت شده است که ازشماره های مقدس زرتشتیان می باشد همین کتاب از شانزدهمین کشوری که نام می برد وبلافاصله می گوید که این کشوررا اهورا آفریده وسرچشمه رود رنها یارنگ ها است (هرجاازرن یارنگ نام برده مقصود چشمه است ومی گوید مردم این سرزمین بدون شاه وبی سرپرست زندگی می کنند .اهرمن درآن سرما دیو آفریده است.مسلم است که دروندیدات هرجا که به هند اشازرهخ شده مقصود هندوستان نیست زیرا سرزمین اهورا آفریده خاص ایران است .مضافا" اینکه درهندوستان هفت رود مشخص وجودندراد که بیانگرویژگی آن باشد درحالیکه درمنطقه ای از خوزستان که بیشتر به خاک بختیاری معروف می شود رودخانه های هفت خانه دارد که به شرح زیر می باشند:
1- کارون 2- دز 3- کرخه 4- تاب 5- زهره 6- رود فرات 7-روددجله
که همین منطقه پانزدهمین کشور در وندید ات راتشکیل میدهد و کشور شانزدهم نیز منطقه شمالی وکوهستانی انست0این کشور به سرزمین رنگها معروف شده است.
شواهدی نیز وجوددارد که رنگ را مترادف آب ورود آورده اند.عثمان بختیاری می گوید:
رنگ چو خوردن گرفت لاله خودرنگ شش مه تنبول کرددارد دندان.
به نام هایی نیز برمی خوریم که همه معنی آب ورود می دهند مانند لنگد، ارنگ، ارند ، هرند که معنی همه آنها آب است زیرا هرکدام مناطق که بااین نامها نامیده شده اند دارای چشمه هایی هستند .مثل رنگرزان ازدهستان کاکاوند خرم آباد، رنگریزان ازدهستان سرشبو شهرستان سقز ولنگرکه دهی است ازپشتکوه شهرستان ساری، وبازهم لنگر که دهی است از دهستان شاندیزدرمشهد،لنگه دهی است ازدهستان سوس آباد شهرستان بیرجند ،لنگرود شهری است درگیلان، هرند رودی است که ازالبرز سرچشمه می گیرد، ارنکه کرج وارنکه رودبار وبسیاری ازاین اسامی که درگوشه وکنارایران وجوددارند وآب همه آنها ازچشمه وقنات تأمین می شود.لذا بطور یقین این نام ها رابه مناسبت آب چشمه وآب رود برآنها نهاده اند.به نظر می رسد که لنگ ، یا هفت لنگ ازهمین ویژگی نام گرفته که پیشینه آن بسته به هفت رود خوزستان باشد(منظورخوزستان بزرگ که بین النهرین شامل ان می شده است)
اگرهم شاخه ای ازبختیاری ها نام چهارلنگ برخودگذاشته اند، به دلیل وجود چهاررشته رودخانه به نام های کارون ، کرخه ، دز وبالاخره رودزرد درقلمرو آنهاست.بهرحال نظریه است که به ذهن متبادل گشته است وپرونده ایست که ازنظر تحقیقاتی گشوده شده واگربررسی هایی درباره آن انجام گیرد وبخشی ازگوشه تاریک تاریخ راروشن کند، بازدهی ارزش تلاش خودراپس داده است.
ایل بختیاری
ایل بختیاری به هفت لنگ وچهارلنگ تقسیم می شود.
1. هفت لنگ بختیاری مشتمل بر4طایفه بزرگ ازقرارذیل ک
1-1: دورکی[به 7طایفه تقسیم می شود]:زراسیوند، اسیوند، موری، قندعلی، بابااحمدی،عرب، آسترکی
1-1-1 زراسیوند:[به 2تیره تقسیم می شود]:سهی ، سزار،نورآباد
1-1-1-1 تیره سهی[به 2شعبه تقسیم می شود]:ایهاوند،کورکور
1-1-1-1-1 شعب ایهاند :احمد خسروی، توشمال ، عمله جات، چقاخورنشین،ایها، الاسوند، شهو،میر،زنبور
1-1-1-1-2 شعب کورکور: خدرسرخ ،خدری ،گرگه،باپیر،سیف الدین وند
1-1-1-2 تیره های سزارونورآباد شعبی ندارد.
1-1-2اسیوند[به5تیره تقسیم می شود]:بردین،پل،خواجه،گاودوش،سهماروند
1-1-3 موری[به4تیره تقسیم می شود]:بابائی،علی جان وند،بوری،بوری
1-1-4قندعلی[به 3تیره تقسیم می وشد]:خلیل وند،ورناصری، صالح باوری
1-1-5بابااحمدی[به3تیره تقسیم می شود]کشکی،سراج الدین وند، درویش آدینه
1-1-6[به2تیره تقسیم می شود]کنگرپر،اولاد علی بیک
1-1-7آسترکی[به 2تیره تقسیم می شود]:چاربری،گائیوند
1-2:دیناراتی مشتمل برچندین طایفه بزرگ است
1-2-1اورک[به11تیره تقسیم می شود]:خواجه،زنگی،قلعه سروی،غلام،موزرمویی، کشی خال،اولاد حاجی علی،غریبی، جلالی،ممسنی،چهاربتی چه
1-1-2طوایفی که [در]مال امیر سوسن سکنی دارند:[به 13تیره تقسیم می شود]:
نوروزی ،بویری،سرقلی،سعید،لجمیراورک،گورونی،شیخ عالی وند،شالومال،امیری،کورکور،؛عالی محمودی،علی محمدخانی،عالی محمودی علی مردان خانی،بندونی،شالوسکن گداربلوتک
1-3:طایفه بابادی[به 5تیره تقسیم می شود]: عالی انور،عکاشه،راکی،گله،ململی
1-3-1عالی انور[به 5تیره تقسیم می شود]:نفی عبدالله،عالیور،آرپنائی،میرقائد،رهزا
1-3-2عکاشه[به7تیره تقسیم می شود]:مراد،عالونی،چوی،شهروئی،کلاموئی،کله سن،سله چین
1-3-3راکی[به4تیره تقسیم می شود]:کلاوند،قاسم وند،ارزوئی وند،مدملیل
1-3-4گله[به 3تیره تقسیم می شود]:گله،پیدنی،احمدمحمودی
1-3-5ململی[به 7تیره تقسیم می شود]سله چین،کوروند،لمورچی،حلوائی،شهنی،نصیر،گمار
1-4:بختیاروند جانکی سردسیرطایف مخصوص تایع هفت لنگ[به 3طایفه تقسیم می شود]:بختیاروند،عالی جمالی،جانکی سردسیر
1-4-1بختیاروند[به 87تیره تقسیم می شود]:منجزی، علاء الدین وند، بلیوند،وه ناشی، استکی ،سرو،لروزئی، مشهد مرداسی
1-4-2عالی جمالی[به 2تیره تقسیم می شود]:جلیلی ،معموری،ریگی،بارزی،بروبر،هلوسعد،شیاسی،سوتک،بوگر
2. چهارلنگ بختیاری مشتمل بر5طایفه بزرگ ازقرار ذیل:
محمود صالح، کنرسی،موکوئی،زلقی،ممی وند
2-1: محمودصالح[به 8تیره تقسیم می شود]: اورش،مم جلالی،کاقلی،عادکار،آل داوود،آردپنائی،ممزائی
2-1-8ممزائی[به 16شعبه تقسیم می شود]:خلیل ،تساروند،دوریوند،فرخ وند،جمال وند،خون باوا،چهارپره،دریالائی،بدرفته،گوروئی، موزدمینی،اورک،بادا،هارونی،گشول،دودنگه
2-2-:کنرسی[به 24تیره تقسیم یم شود]:محمد جعفری،باباجعفری،عالی جعفری،غریب وند،هرکل،گشتیل،سندلی،ایش گشاس،گریجه،سیلان،جانکی گرمسیر،پوستین بکول،اسفرین،بوربرون،ورمحمید،استکی،عاشوروند،عالی وند،برون،تمبی،شیخ ،سهونی،زنگنه،گل گیری.
2-2-11طوایف جزوجانکی[به6شعبه تقسیم می شود]:مکوند،زنگنه،کردزنگنه،بلواسی،آل خورشید،مم بینی
2-2-22طایفه سهونی[به 6شعبه تقسیم می شود]:باورساد،حموله،کهیش،مترک،سنگی،ساد
2-3موکوئی[به 6تیره تقسیم می شود]شیخ سعید،پیرگوئی،خوی گوئی،دیویستی،شیاس،مهدور
2-4:زلقی[به 4تیره تقسیم می شود]:دوغ زنی،جاوند،میمون جائی،سادات احمدی
2-5: ممی وند[به 5تیره تقسیم می شود]:بسحاق،پولادوند،عبدال وند،حاجی وند،عیسی وند
2-5-1طایفه بسحاق[به 11شعبه تقسیم می شود]:بری،گرگیوند،جلیل وند،خانه قائدشهروسوند،ملک محمودیة،آیدنه وند،شهروسوند،خانه صلاتین،میزه وند،اتابک،صوفی
2-5-2طایفه پولادوند[به 5شعبه تقسیم می شود]: هیودی،سالروند،خانه جمالی،خانه قائد،گراوند
2-5-3طایفه عبدال وند[به 8شعبه تقسیم می شود]:گوشاردی،بیران وند،درویش،زیرن چقائی،تونی،ماهرودی،ده قاضی،چکان
2-5-4طایفه حاجی وند[به 4شعبه تقسیم می شود]: غالبی،زیرقائد،هیل هیل،الیاسی
2-5-5طایفه عیسی وند[به 7شعبه تقسیم می شود]:خانه قائد،گیروئی،ورکی،زیبائی،اواوی،گوروئی،جعفروند
ایران زمین سرزمین وسیعی است که دردل خوداقوام وطوایفی مختلفی راباآداب ورسوم گوناگون جای داده ودربخشی ازاین سرزمین وسیع یعنی چهارمحال وبختیاری ایلی زندگی می کند که نام خودرا ازآن منطقه داده است.
قدمت تاریخی این سرزمین به دوره ایلامی ها می رسد،دردوره هخامنشیان جزئی ازقلمرو امپراطوری وسیع هخامنشی بود، با پیشروی اسکندر درایران،اینان به مقاومت برخاستند اماباشکست دربرابرسربازان اسکندرواستقرار یونانیان در......مستحکم آنان بایشان درآمیختند،باظهورسلوکیان دریان سرزمین دولت مستقلی به نام«آلیخائیس»شکل گرفت ودربرابر دولت سلوکی قدعلم کردند ودرپیروزی پارتیان برسلوکی ها نقش بسزائی داشتند دردوره ساسانیان که مبتنی براقتصاد کشاورزی بود ازکانتون قدرت دروماندند وسرگذشت این ایل دردوره اسلبامی است.باتشکیل دولت مصنوعی ،بختیاریها باردیگرفعالانه درعرصه تاریخ ظاهرشدند وبه ویزه دردوره قاجاریه وگاه باایستادگی دربرابردولت مرکزی به فکرتشکیل حکومت وبه دست گرفتن قدرت نیزافتادند اماپیوسته ازانگلیسی ها ضربه خوردند وظاهرا"ازصحنه قدرت خارج شدند.
بااکتشاف نفت درایرانت وحفرنخستین چاهای نفت درسرزمین قلمرو بختیاریها ساختارزندگی درسرزمین بختیاریها دگرگون شدوسران بختیاری ناخودآگاه تخته قاپوشدند، گرچه این امر ازانقلاب مشروطه به بعد صورت گرفته بودف به ویژه بعدازسقوط استبداد صغیر وافتادن بخشی ازقدرت سیاسی واقتصادی به دست بختیاریها روی آوردن به شهرها ،سران بختیاری نخستین گام رادرتخته قاپوشدن برداشته بودند.
تاریخ معاصرایران بایسرنوشت بختیاریها وخوانین بختیاری عجین شده است تحقیق وپژوهش درتاریخ معاصر بدون شناخت این ایل وخوانین آن تقریبا" امری غیرممکن است ،ازاین رو تحقیق وپژوهش درباره دامنه گسترده نقش بختیاری درطول تاریخ به ویژه ازدوره قاجار به بعد یکی ازابعاد مهم ........تاریخی به شمار می رود ودرسال های اخیر منابع ارزنده ای درباره بختیاری ها منتشر شده وکتاب تاریخ بختیاری نیزیکی این منابع مهم بشمارمی رود که به دستورسرداراسعد توسط گروهی ازشخصیت های فرهنگی اواخرقاجاروحتی خودوی تألیف یافته است.
تباربختیاری ها
بنابه گفته هرورت بختیاری ها ازنژاد قدیم ایرانی هستند که ازکوههای آرارات وقفقاز به سوی مغرب حرکت کردند عده ای به جنوب رودجیحون(بلخ)رسیدند وچون اراضی آنجا راخوب وسیع وبلامنازعه یافتند درکنارنهرآبی که دهازنامید.می شد مسکن گزیدند که بعدها این محل را بخت آرنامیدند این قوم چون ازسمت خاوربه باخترآمدند همسایگان آنان راباختریان می گفتند درزمان تسلط یونانیان به ایران آنجا راباکتری ها بلخ رابکترا ورودذ دهاز رابکتروس نامیدند اینکه چگونه بختیاری ها به منطقه کنونی شان رسیدند روایت های متفاوت هست.اماآنچه که هست این است بختیاری ها دارای تشکیلات خاص خودوحکومتهای محلی بوده اند.وگه گاه درجنگ ها ولشکرکشی ها پادشاهان بزرگ ایرانی نامی ازاین مردم برده شد مردم این منطقه ایرانی الاصل اند ازهزگونه اختلاط وآمیزش بانژادهای غیرایرانی مصون مانده اند ودرمعرض تهاجم تمدن های مختلف کشورگشایان وفاتحان بیگانه قرارنگرفته اند آثارمکشوفه درکوههای بختیاری که به زمان پارتها وقبل ازآن تعلق دارد نمایانگرمرکزیت این نقطه درگذشته های دوردست تاریخ ایران است.درکتاب عیلام دروسعت گسترده ای به نام ایالتهای نگهبان سرپرست حفاری های شوش درسالهای350تا356 1گفته شده است که حکومت عیلام دروسعت گسترده ای بانام ایالتها انشان وآنزان وشوشان درایذه ومسجدسلیمان وشوش با..................برقراربوده که آثاروسنگ نوشته هایشان دراشکفت سلمان کوه فره وشوش نمایشگرقدرت بی نظیر آنان بوده است .................درکتاب ازآغازتااسلام می نویسد مهاجرت قوم آریا ازسرزمین های شرقی وشمالی ایران موجب شد عیلامی که شاخه ای ازیان قوم بودند به هوای یافتن مراتع سرسبزوآب وهوای مناسب برای گله داری ورمه داری خودآرام آرام به این منطقه کشیده شوند وپایه های حکومت چندهزارساله عیلام رادرمنطقه انشان وشوش بنیان نهندوجودایزارگلی وسفالی رادربختیاری مربوط به هفت هزارسال پیش می داند وهنرسفال سازی رامربوط به عیلامی هایی می داند که اجداد بختیاری ها بوده اند لوریمرشرق شناس درکتاب لهجه شناسی بختیاری می نویسد ازلحاظ فکری وجسمی وازنقطه نظر عادات همه گونه دلیل دردست است که معتقدشویم بختیاری ها ازلحاظ ازنژاد ایرانی وکاملا" اصیل هستند وباپناهگاه کوهستانی که داشته اند نژاد آنها ازمحله غرب مصون مانده وبخوبی معلوم می وشد که بختیاری های امروزفرزندان همان نیاکانی هستند که آن سرزمین رازاقرنها پیش دراختیار خودداشته اند قسمتی ازنوشته های هوتم شیندار سیاح انگلیسی دراینجا نقل می شودعلیم رااوجازیا هوجا وعیلیان رااوجیا می گفتند ودرزبان یونانی آن جماعت به اوکسی موسوم گشتند وعربها آن ار هوزیا واهوازیا خوزمی می گفتند که براین اساس کل منطقه خوزستان نامگذاری شد.
اوجیا به منزله بختیاری ها ان زمان بودند وممکالک کوهستانی آنها اپرتوودرزمان قدیمترانشین وآنزان بوده اند وپایتخت وجیاها واقع درجلگه مال امیر ........بوده است.درسال 1220 قبل ازهجرت چاتس که مورخین یونانی اورا طاتیتس می خواندند پسرهخامنش رئیس یک قبیله ایرانی قسمت کوهستانی علیم یعنی انشیا آتران که مسکن حالیه بختیاری هاست متصرف کننده شده چاسیس دو پسر داشت یکی مرسرم به اروپا .....جانشین پدر در فارس شد و دیگری زکورویا کورس که در آتران فرمانروا گشت بر اساس نوشته های جهانگردان و مورخان مستند که با....بختیاری نوشته سردار اسعد حاج ........... خان ، در جنگ دارا با اسکندر یونانی که موجب .....سلطنت ایران گشت ، جنامی از لشگر وارا به سوس والی بختیاری سپرده شد و دستچاب از کلاه . نمد و هر چه به کوتاه تیرو کمان داشتندبه پیکار بر خاستند و آنها را شکسن دادند تا خود اسکندر آنجا را متصرف شد و حکومت را به ارتا بازوس یکی از سرداران نامی ایر انی دادو خود برای تسخیر هندوستان رفت ، در غیبت او بختیاری ها حمله کردند ارکابازوس راشکست دادند این خبر به اسکندر رسید فورا" خود را به آنجا رسانید و مهاجین را به کیفر رسانید در زمان سلوکوس سریانی بختیاری را صفیه خود نمود اما طولی نکشید که سبب اختلاف رویه بختیاریها متوانستند زیر .......او بروند لهذا علم سروری سلوکوس را سرنگون کردند
دنباله ازصفحه4
نام گذاری شاخه هفت لنگ وچهارلنگ
بهترین توصیفی که دراین زمینه دربین بررسی های مربوط به ایل بختیاری خوانده ام نوشته آقای اصغرکریمی درمجله هنرومردم شماره های 129و130سال 1352می باشد که شرح آن چنین است:
"براساس سنتی که درایل وجودداشته گردش حکومت بوسیله مالیات سرانه ای بوده است که ازدام داران می گرفتند، اقتصاد حکومت خان ها براساس همسن مالیات بود.این مالیان براساس میزان تولید فرآورده های دامی به نوع مراتع ووسعت آن وتعداد دام وتعداد نفراتی که درایل قدرت کارایی درامرتولید دام وپرورش آن داشته اند بستگی داشته، همه بختیاری راازلحاظ گرفتن مالیات به دوبخش تقسیم کرده بودند ازیک بخش که دام زیادتربه مراتب برترداشته اند مالیات بیشتری گرفته مبی شد وبخش دیگرمالیات کمتر.واحدگرفتم مالیات دامی دراین مبحث مادیان تعیین می شد چون هر مادیان« چهارلنگ» چهارپا داشت برای هررأس مادیان سالانه مقداری پول از ده ریال تا 30ریال به معیارآن زمان دریافت می کردند،جدول اخذ مالیات به شرح زیربوده است .
4راس گاو =یک راس مادیان = 10ریال مالیات
4راس خر=1راس مادیان=10ریال مالیات
1راس مادیان=1راس مادیان=10ریال مالیات
چون یک راس مادیان برای گرفتن مالیات دامی به معنی چهارلنگ محسوب می شدند،افراد این منطقه که مشمول پرداخت این نوع مالیات بودند به چهارلنگ معروف شدند.
گروه دیگر که قدرت مالی کمتری داشتند همین مقدرامالیات رابه اندازه هفت لنگ مالیات می دادند یعنی دوراس مادیان (هشت لنگ) منهای یک لنگ یعنی هفت لنگ روی این اصل مردم این منطقه به نام هفت لنگ معروف شدندجدول زیراین طبقه بندی نشان می دادند:
7راس گاو = 1مادیان = 10ریال مالیات
7راس خر = 1مادیان = 10ریال مالیات
یک راس مادیان به ازای = هفت لنگ مادیان=10ریال مالیات
درمرود همین مالیات گرفتن خوانین به دلایل اساسی درخود ایل ونزدیکی ودوری طایفه ها به خوانین بین طوایف فرق می گذاشتند وبه بعضی امتیازی می دادند.
گرفتن مالیات توسط کلانتران ایل انجام می گرفت ودرعوض خود این کلانتران ازپرداختن مالیات معاف بودند."
یک نظریه تحقیق ازنگارنده .
ایل
شاخه شاخه
باب باب باب باب
طایفه طایفه
تیره تیره
تش تش
اولاد اولاد
کُربو کُربو